مدح و مناجات با حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و شهادت مسلم بن عقیل
هر آن کسی که ندارد به دل غم، از ما نیست به سرِّ عشق نشد هر که مَحرم، از ما نیست غـم تـو را بـه دل مـا خــدا زیـاد کـنـد هر آنکه خواسته از تو غم کم، از ما نیست دلیل خلقت ما خوردنِ غـمِ عشق است مُخـالـف غـم مـاه مُـحـرَّم از مـا نیست فـقـط هـوای حـسیـنـیه را هـوس داریم اسیر بندِ هوا و هوس هم، از ما نیست سیاهیِ عـلَـمش پاک و روسفـیـدم کرد دخیل نیست هرآنکه به پرچم، از ما نیست سـیاه لـشکـر اوئـیـم و اِدّعـامـان نیست شُکـوه لشکـر شاه دوعالم از ما نیست لـبــاس مــشـکـیِ او داده آبــرو مـا را هر آنکه نیست در احرامِ ماتم از ما نیست بـرای “ارثِ پـدر” تا هـمیـشه ممـنونیم نصیب آنکه نشد “ارثِ آدم” از ما نیست تمام شادیِ دنیا خلاصه در گریه است هر آنکه اَشک نریزد در این غم از ما نیست اجـازه از طـرف مـادرش شـده صادر وگرنه این همه اشک دمادم از ما نیست برای گریه تـوسُّـل به “یا رُبـاب” کـنیم رُباب بانیِ اَشک است و این نم از ما نیست حُضور حضرت زهرا به روضهها حتمی است یقین ندارد اَگر کَس به این هم از ما نیست نمک به زخم دل از غُصّۀ تو میپاشیم هر آنکه است به دنبال مرهم از ما نیست تو گریه کَردی و ما گریه کردهایم حسین تویی مقابل ما، این دو زمزم از ما نیست تو را بخاطـر دنـیا فـروخت کوفه ولی هزار شُکر، که دربند درهم از ما نیست سرِ سفـیرِ تو از پشت بام خورد زمین نوشته است به مقتل، مُقرَّم از ما نیست! نوشته؛ شد تنش از یِک قَـناره آویـزان هر آنکه خون نکند گریه زین غم از ما نیست برای مُسـلـم تو جـدِّ تو گـریسته است! که بر مُصیبت بیحدِّ تو گریسته است؟ |